در چند روز اخیر مجددا اخباری در فضای رسانه ای در حال رشد هستند که به هشدار سازمان جهانی بهداشت در مورد یک سویه جدید اشاره می نمایند که در آن خبر ادعا می شود بسیار از اومیکرون واگیرتر است و کشندگی بالاتری دارد. در این قسمت به ابعاد مختلف این خبر نیمه درست و نگران کننده پرداخته و به این سوالات سعی می کنیم پاسخ دهیم.
واریانت XE چیست؟
چگونه از ترکیب دو نوع اومیکرون بوجود آمده است؟
این بازترکیبی کروناها یک پدیده ی نادر اما بسیار مهم است یا پدیده ای است که قابل انتظار بوده اما در دنیا به آن بی توجهی می شود؟
همانطور که می دانیم کرونا ویروس ها از آن دسته ویروس هایی هستند که قابلیت جهش و تغییر ژنتیکی دارند. اگر فردی بطور همزمان با چند واریانت مختلف از کرونا آلوده شود به عنوان مثال انواع دلتا، اومیکرون-1 و اومیکرون-2 وارد بدن این فرد شوند، این امکان وجود دارد که در بدن این بیمار، قطعات ژنتیکی این چند کرونا با هم جابجا شده و کروناویروس جدیدی خلق شود که از هر کدام ژنی را به ارث برده باشد. «این پدیده را بازترکیب می گویند و موضوع عجیب و ناشایعی در دنیای ویروس ها نیست» و در مورد کروناویروس هم می تواند رخ دهد، اما شرط آن این است که همزمان چند نوع مختلف کرونا در گردش باشند.
وقتی در پاییز 1400 برای اولین بار امیکرون از افریقای جنوبی گزارش شد از همان روزها مشخص شد که 3 نوع اومیکرون بطور همزمان در گردش است اما به تدریج اومیکرون-1 و سپس اومیکرون-2 به دلیل توانایی سرایت پذیری بالا جای خود را در کشورهای جهان باز کردند. از آنجا که هنوز کروناویروس نوع دلتا نیز در برخی کشورها در گردش بود، لذا با تجمعات و دورهمی های آخر سال میلادی و بازارهای شلوغ کریسمس، شرایط برای ورود همزمان کروناویروس نوع دلتا و نوع اومیکرون به بدن برخی افراد فراهم شد و در ماه ژانویه 2022 اولین موارد کروناویروس بازترکیب گزارش شد. هرچند تعداد این موارد هنوز خیلی زیاد نمی باشد اما تاکنون انواع مختلفی از آن به عنوان مثال بازترکیب دلتا و اومیکرون (که برخی خبرنگاران در کشورهای مختلف، اسامی غیرعلمی و خود ساخته مانند دلتاکرون، دلتامیکرون و ... بر آنها قرار می دادند) شناخته شده است.
بازترکیبی در بین کروناویروس ها موضوع ناشایعی نیست و این ترکیب ژنتیکی به معنای قدرت یافتن و واگیرتر شدن کرونای جدید نیست، و در واقع خوشبختانه بسیاری از این انواع بازترکیب توانایی ماندگاری در جمعیت را ندارد و پس از خلق شدن به تدریج محو می شوند و منقرض می شوند.
در انگلستان و دانمارک بدلیل پیشرو بودن در تحلیل ژنتیکی کروناویروس ها مطالعات بیشتری نسبت به سایر کشورها انجام شده و نامگذاری های جدیدی را برای انواع جدیدتر کروناویروس در دست بررسی دارند. در یکی از این مطالعات 3 نوع کروناویروس بازترکیب گزارش و با اسامی XD، XE و XF نامگذاری شده اند که در واقع XD و XF حاصل بازترکیبی دلتا و اومیکرون-1 هستند (در متون علمی و گزارشات رسمی از اومیکرون-1 به نام امیکرون-BA.1 نام می برند) اما XE که همان ویروس خبرساز روزهای اخیر می باشد از بازترکیب دو امیکرون مختلف با هم ( اومیکرون-1 و اومیکرون-2) بوجود آمده اند. وقتی پروتکل ها رعایت نشوند و تجمعات شلوغ همزمان با گردش ویروس در جامعه رخ دهد، موضوع عجیبی نیست که یک نفر بطور همزمان به دو کروناویروس با هم آلوده شود.
اما به راستی XE و دو کرونای بازترکیب مذکور تا چه حد نگران کننده هستند و چه اطلاعاتی از آنها در دسترس می باشد؟
ابتدا اشاره مختصری به دو نوع دیگر یعنی XD و XF می نماییم: 49 بیمار قطعی کروناویروس XD به غیر از انگلستان، در کشورهای مختلف اروپایی (عموما در فرانسه) مشاهده شده است. کروناویروس XF نیز که در انگلستان 38 مورد قطعی در آغاز سال میلادی داشت، از بعد ماه دوم میلادی (فوریه) مورد جدیدی از آن گزارش نشده است و به نظر می رسد احتمالا از گردش در جامعه افتاده است. اما موارد ابتلای قطعی کروناویروس XE که بازترکیب امیکرون-1 و امیکرون-2 می باشد از 19 ژانویه 2022 در انگلستان گزارش شد و تا کنون به 637 مورد قطعی در آن کشور رسیده است.
علی رغم نمونه گیری های زیاد و مطالعات متعدد هنوز شواهدی مبنی بر توانمند تر بودن و مسری تر بودن XE مشاهده نشده است اما برخی از خبرگزاری های غیر رسمی در جهان، اخبار خودساخته ای در مورد بسیار واگیر بودن آن منتشر نموده اند که مورد تایید علمی نمی باشند و جالب آنکه آن را به سازمان جهانی بهداشت نیز نسبت داده اند. هنوز دانشمندان جهان در حال بررسی XE هستند تا بتوانند به 3 سوال جواب دهند:
آیا این بیماری واگیرتر شده است؟
آیا بیماری شدیدتری ایجاد خواهد نمود؟
آیا از سد قوی واکسن های ساخته شده خواهد گریخت و ایمنی ما توان مقابله با آن را نخواهد داشت؟
«هنوز هیچ شواهدی مبنی بر مسری تر بودن و خطرناک تر بودن واریانت XE مشاهده نشده است و به نظر می رسد شبیه والدین خود یعنی اومیکرون-1 و اومیکرون-2 می باشد».
در بین اومیکرون-1 (BA.1) و اومیکرون-2 (BA.2) کدام واگیرتر و کدام جدی تر هستند؟
مشاهدات برخی کشورهای اروپایی نشان می دهد که هرچند در ابتدا اومیکرون-1 به سرعت در کشورها منتشر شد اما بعد از مدتی اومیکرون-2 که تا حدی واگیرتر و مسری تر بود توانست جای آن را گرفته و به نوع غالب تبدیل شود. بر اساس مطالعات فعلی، اومیکرون2 (BA.2) نه تنها در مقایسه با اومیکرون-1 از نظر توانایی رشد در جامعه حدود 75% تواناتر است (و به همین دلیل نیز به تدریج به نوع غالب تبدیل شده است)، بلکه برای اومیکرون2 احتمال انتقال بین افراد خانواده نیز بیشتر است. اما از نظر شدت و بستری شدن بیماران تفاوتی میان نوع 1 و 2 اومیکرون ها وجود نداشته و از نظر پاسخ به واکسن نیز این دو اومیکرون (BA.1 و BA.2) به نظر مشابه بوده اند. سهم زیادی از تغییرات ژنتیکی واریانت XE (بویژه ژن های مرتبط با شاخک ویروس یا همان spike) از ژن های BA.2 حاصل شده است.
آخرین بررسی های هفته های اخیر نشان می دهد که XE در مقایسه با BA.2 از نظر توانایی رشد در جامعه فقط 9.8% (حدود 10 درصد) توانمند تر است و به اصطلاح 10% عفونت زا تر است، که متاسفانه در خبرهای غیرموثق و خودساخته برخی منابع فضای مجازی به اشتباه از آن به «ده برابر!» یعنی معادل 1000% که تفسیر اشتباهی است. برتری 9.8 درصدی XE هنوز مورد بررسی های بیشتر است زیرا تعداد نمونه ها بسیار کم بوده و این نتایج قطعیت ندارند و لذا نمی توان آنها را فعلا با قطعیت تفسیر نمود و اطلاعات جدید هوشمندانه رصد می شود.
از نظر اثر بخشی واکسن ها بر روی اومیکرون های مختلف چه اطلاعاتی داریم ؟
مطالعات انجام شده در انگلستان نشان می دهد که در گروه سنی سالمندان (بالاتر از 65 سال) "اثربخشی بسیار خوب" حدود 90% از واکسن ها تا حدود 3 ماه بعد از دریافت واکسن باقی می ماند و یعد از 3 ماه اثربخشی واکسن به تدریج کم می شود و به 85% می رسد. نکته قابل توجه آن که هر چند کاهش اثربخشی واکسن تا آنجا ادامه می یابد که بعد از 6 ماه به حدود 10% می رسد اما بعد از 2 هفته از دریافت دوز یادآور (نوبت سوم) مجددا به حدود 70% باز می گردد (بر اساس آن مطالعه برای اومیکرون-1 به 63% و اومیکرون-2 به 70% بوده است).
دفتر آموزش و ارتقای سلامت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی
سازمان نظام پزشکی ج. ا. ایران
معاونت آموزشی و پژوهشی
به کوشش:
دکتر بابک پورقلیج
این روزها واکسیناسیون کودکان در اکثر نقاط جهان آغاز گردیده و به دلیل شیوع بیشتر سویه اومیکرون علامت دار در کودکان در قیاس با سویه های قبلی، واکسیناسیون کودکان بیشتر مورد اقبال جامعه جهانی قرار گرفت. اما آیا عوارض جدی و تهدید کننده ایی برای آن ها گزارش شده؟
واکسنهای mRNA
نهاد سلامت سنگاپور (HSA) اخیرا گزارشی از تنها ۱۰ مورد عارضه جدی برای فایزر که واکسن رایج آن کشور برای کودکان ۵ تا ۱۱ سال بوده و تا به حال به ۲۳۸۲۵۳ کودک تزریق شده، ارائه داده است که شامل تشنج، آپاندیسیت، کاهش فشار خون، عکسل العمل آلرژیک، اختلال کارکرد کلیه ها و التهاب عروق کوچک می باشد. خوشبختانه این عوارض فقط ۰/۰۰۰۰۴ درصد از دریافت کنندگان واکسن را شامل شده و مورد مرگ نیز گزارش نشده است. سایر عوارض غیر جدی همانند تورم صورت، تب، بثورات پوستی، احساس ناراحتی در قفسه سینه، طپش قلب و تنگی نفس نیز حدودا در ۰/۱۲ درصد از کودکان واکسینه شده گزارش گردید که شبیه شیوع آن در جوانان و بالغین می باشد. البته عوارضی همچون پریکاردیت (التهاب پرده و مایع دور قلب) و مایوکاردیت (التهاب عضله قلب) که در بالغین جوان بعنوان عارضه جدی قبلا گزارش شده بود، در کودکان دیده نشد.
البته HSA امکان بروز لخته با احتمال یک در میلیون را در واکسن های mRNA برای کل جمعیت دریافت کننده واکسن میدهد.
آیا عوارض جدی وجود دارد ؟
صاحب نظران می گویند عوارض جدی و خطرناک در کودکان (و حتی بزرگسالان) الزاما بطور مستقیم توسط واکسن ایجاد نشده و احتمالا بیماری های زمینه ایی و یا خاص کودکان در بروز آن دخیل بوده است و گاهی یک عارضه مربوط به خود بیماری زمینه ایی بوده که تصادفا در زمان دریافت واکسن بروز نموده است.
از بین بیش از ۳میلیون دوز بوستر تزریقی در سنگاپور، تا بحال ۵۵۳ مورد عارضه ناشی از دوز بوستر فایزر و ۲۸۹ مورد مربوط به مادرنا گزارش گردیده و از بین هر دو آنها ۷۳ مورد عارضه جدی شامل ۱۵ مورد پریکاردیت و مایوکاردیت بزرگسالان بوده است.
در مورد افراد بالاتر از ۱۱ سال در سنگاپور که واکسینه شدند، از ۹ میلیون و ۸۰۰هزار میلیون واکسن فایزر تزریقی ۱۲۷۷۰ گزارش عارضه غیر جدی (۰/۰۰۱٪) و ۶۶۴ مورد جدی (۰/۰۰۰۰۶٪) بوده و از بین حدود ۲ میلیون و ۹۰۰هزار دریافت کننده مادرنا ۲۸۸۵ نفر عارضه غیر جدی (۰/۰۰۰۹٪) و ۱۵۶ مورد جدی (۰/۰۰۰۰۵٪) داشتند و از بین ۳۶۹۰۸۳ مورد تزریق سینووک چینی ۲۹۹ گزارش عارضه غیر جدی (۰/۰۰۰۸٪) و ۲۲ مورد جدی (۰/۰۰۰۰۵٪) وجود داشته و نهایتا از بین ۸۹۳۵۰ دریافت کننده سینوفارم ۴۱ مورد عارضه غیر جدی (۰/۰۰۰۴٪) و تنها ۶ عارضه جدی (۰/۰۰۰۰۶٪) بروز نموده است.
پاستو کووک
از جانبی کوبا خبر از کنترل موثر اومیکرون همراه با تثبیت میزان مرگ و میر و کاهش عوارض جدی و بستری توسط واکسن سوبرانا (که پاستوکووک مشابه ایرانی آن است) میدهد. ضمنا کوبا اولین کشوری بود که واکسیناسیون عمومی کودکان را از سن دو سالگی آغاز نمود و تا به حال هیچ مورد از عوارض جدی برای آن گزارش ننموده است.
سینوفارم
ینوفارمبه گزارش کمیسیون ملی سلامت چین (NHC) در حدود ۸۴/۵ میلیون کودک بین ۳ تا ۱۱ سال واکسن کرونا دریافت نموده اند و ۴۹/۵ میلیون از آنها نیز دوز بوستر گرفتند. اما هیچ گزارش روشن و واضحی از عوارض در هیچ منبع پزشکی معتبری از آن دیده نمی شود و حتی در پایگاه اینترنتی NHC نیز اخبار مربوط به عوارض وجود ندارد. البته کشورهای استفاده کننده از واکسن کرونای سینوفارم همانند امارات و ایران نیز تا به حال گزارشی از عوارض جدی سینوفارم برای کودکان نداشته اند. در این بین یکمطالعه اماراتی مدعی شد که ۹۶٪ از کودکان بین ۳ تا ۱۷ سال اماراتی که سینوفارم گرفتند تولید آنتی بادی داشتند و علیرغم بروز عوارض غیر جدی مثل درد ناحیه تزریق (۳۰٪)، سردرد (۸٪) و تب (۴٪) که معمولا یک تا سه روز طول کشیده، هیچ عارضه جدی دیده نشده است. البته در این کشور به کودکان ۱۲ تا ۱۵ سال سینوفارم یا فایزر پیشنهاد می شود.
چه کنیم؟
نتیجه می گیریم که هرچند بیشترین مطالعات معتبر بر روی واکسیناسیون کودکان در مورد فایزر و مادرنا است و این دو واکسن در کشورهایی که به آنها دسترسی دارند، اولویت اول برای کودکان محسوب می شود اما واکسن هایی همچون سوبرانا (مشابه پاستوکووک ایران) و سینوفارم نیز در کشورهایی که رایج هستند، انتخابهای کم خطر و موثری به نظر می رسند. لازم به ذکر است تا این لحظه تمامی ادعاهای مطرح در فضای مجازی در مورد خطر بیشتر واکسن کرونا به نسبت خود بیماری کووید۱۹ ، اثباتا غلط از آب در آمده و هیچ کدامشان هیچ اساس علمی و مستندی نداشته اند.
دکتر حسن رودگری
دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
كارگروه تازه هاى علمى کرونا
سازمان نظام پزشكى كشور
منابع:
-hsa.gov.sg
-finlay.edu.com
-precisionvaccination.com
-mohap.gov.ae
-irannewspaper.ir/Newspaper/Page/7864
@covid19_research_news
به کوشش:
دکتر بابک پورقلیج
اخیرا صحبت هایی از یک زیرگروه ژنتیکی اومیکرون به نام BA.2 به خصوص در آمریکا می شود که بسیار سریع تر از اومیکرون می باشد. سوال این است که خطر آن برای جهان چقدر است؟
طبق اعلام WHO اومیکرون ساب واریانت هایی مثل BA.1.1 ، BA.2 و BA.3 دارد که اختلافاتی در نوع جهش های ژنتیکی خود با یکدیگر دارند. نوع BA.2 در آمریکا معروف به Stealth Omicron هست (به معنی یواشکی یا دزدکی) چون ضمن سریع تر پخش شدن، حامل جهش هایی است که باعث میشود نتوان به راحتی این زیر سویه را از نوع دلتا با تست های PCR روتین افتراق داد. البته WHO سویه Stealth را به دنبال اومیکرون یک واریانت نگران کننده با VoC می داند، هرچند آمریکا هنوز آن را تحت تحقیق برمی شمرد.
طبق نظر پروفسور فرانسوا بالو از دانشگاه UCL لندن، فرق بین دو ساب واریانت BA.1 و BA.2 اومیکرون حدود ۲۰ جهش می باشد. نسل این دو سویه خواهر، ماه ها پیش از نسل والد جدا شده و یکی ناشی از دیگری نیست. از بین این جهش ها فقط چندتا باعث اختلاف جزیی در رفتار آنها می شود، بنابرین ابتلا به یکی ایمنی بر علیه دیگری می دهد و احتمال عفونت مجدد با ساب واریانت دیگر کمتر است. ضمنا دلیلی بر قدرت دور زدن سیستم ایمنی و یا ایجاد بیماری شدیدتر برای آنها فعلا وجود ندارد.
چه روی داده است؟
در اومیکرون اصلی BA.1 یک جهش حذفی کوچک به صورت deletion 69-70 وجود دارد که باعث تغییر در ساختار پروتئین Spike میشود که می تواند از تست PCR مخفی بماند و جزء S منفی میشود و از این طریق نتیجه تست قابل شک به اومیکرون بوده و با تست تخصصی دیگر می توان سویه را شناسایی نمود اما در ساب واریانت BA.2 یا همان Stealth که معروف به یواشکی است، این جهش حذفی وجود ندارد و علیرغم اومیکرون بودن، نتیجه تست قابل اشتباه با سویه های دیگر و به خصوص واریانت دلتا در PCRهای روتین خواهد بود.
آمریکا ۹۶ سکانس ژنتیکی BA.2 را در GISAID ثبت نموده که به ۱۵۰۰۰ سکانسی که پیشتر از ابتدای پاندمی ثبت شده بود، اضافه گردید.
در حال حاضر اومیکرون اصلی BA.1 عامل ۹۸٪ ابتلاهای جدید در جهان است اما در دانمارک نوع BA.2 یا همان Stealth در حال فزونی است (شیوع ۲۰٪ در ابتدای ژانویه و ۴۵٪ در انتهای ژانویه) و از ابتدای ماه گذشته تدریجا سویه غالب شده و فعلا در ۴۰ کشور دیگر نیز شناسایی گردیده، هرچند فعلا مستندی بر شدیدتر بودن و یا مقاومت آن در مقابل واکسن موجود نیست.
طبق مطالعه دانمارکی ها BA.2 یا اومیکرون یواشکی حدود ۱/۵ برابر سریعتر از خود اومیکرون انتشار می یابد و البته انها نیز مدرکی مبنی بر شدیدتر بودن بیماری ناشی از آن نیافتند اما میگویند که می تواند موج ابتلا ایجاد نماید.
دکتر آندره گارسیا از سازمان نظام پزشکی آمریکا می گوید با آمار افزایشی اومیکرون Stealth در دانمارک، هندوستان و انگلستان می توان پیش بینی نمود که موج ابتلا آن ممکن است تدریجا جهان را تحت تاثیر قرار دهد. این در حالی است که اکنون ۸٪ موارد جدید کووید۱۹ در آمریکا از نوع اومیکرون استیلث می باشد.
واکسیناسیون و سویه جدید کرونا
دکتر پیتر هوتز از دانشگاه تگزاس میگوید که در شرایط فعلی با توجه به اثرگذار بودن واکسن ها بر تمامی واریانت ها بهتر است پوشش دوز سوم را گسترش داد. وی معتقد است دوز بوستر (البته منظور ایشان فایزر و مادرنا در آمریکاست) می تواند بین ۳۰ تا ۴۰ برابر آنتی بادی های خنثی کننده ویروس را افزایش دهد و ماندگاری اثر بوستر به نسبت دوزهای اولیه بیشتر است. طبیعتا رعایت پروتکلهای بهداشتی نیز کمک موثری است.
نتیجه می گیریم هرچند در طول دو سالی که از پاندمی کرونا میگذرد، تدریجا با ظهور اومیکرون از شدت بیماری و کشتار ناشی از پاندمی تا حدی کاسته شد اما دوران کرونا هنوز به پایان قطعی خود نرسیده و اکنون دوره سویه های سریع می باشد تا دوره سویه های شدید. شاید به زودی کرونا مثل سرماخوردگی سریع الانتشار و فصلی شود و یا حداکثر خطر آن شبیه انفلوانزا باشد، هرچند هنوز باید منتظر بود تا گذر زمان، عوارض دیرهنگام و یا طول کشنده احتمالی کووید۱۹ را به ما بنمایاند. عمر حضور SARS-CoV-2 به کمی بیش از دو سال رسید و ما اکنون بسیار در مورد خودش می دانیم اما هنوز دانش ما در مورد عوارض و آثار مزمن آن در صورتی که وجود داشته باشد بسیار کم است.
پوشش گسترده تر واکسیناسیون به خصوص در جوامع کم درآمد و یا با آمار بالای بیماری های نقص ایمنی همانند AIDS و یا غیره می توانند از بروز واریانت های جدیدتر و یا خطرناکتر بکاهد. کشورهای برخوردار و WHO در این خصوص مسئولند.
دکتر حسن رودگری
دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
كارگروه تازه هاى علمى كرونا
سازمان نظام پزشكى كشور
معاونت آموزشی و پژوهشی
منابع:
-ama.assn.org/what-ba2-or-stealth-omicron-variant
-gavi.org/new-ba2-subvariant
-livescience.com/stealth-omicron
به کوشش:
دکتر بابک پورقلیج
ماه گذشته WHO بر اساس گزارشات رسیده از آفریقا واریانت جدید و نگران کننده B.1.1.529 را با نام اومیکرون Omicron معرفی نمود. این واریانت اکنون در بسیاری از کشورهای جهان شناسایی شده و بزودی بقیه جهان نیز آن را تجربه خواهند کرد.
این واریانت سریعتر از نوع اولیه آلفا منتشر میشود اما مقایسه سرعتش با دلتا هنوز نامعلوم است. فرد مبتلا میتواند ویروس را به همه و واکسینه شدهها نیز منتقل کند حتی اگر خود علامتی نداشته باشد. هنوز در مورد شدت بیماری ناشی از اومیکرون نمیتوان قاطعانه نظر داد هرچند به گفته پروفسور فاوچی رییس انستیتو آلرژی و بیماریهای عفونی آمریکا، گزارشات ابتدایی حاکی از خفیف و متوسط بودن آن است.
انتظار میرود واکسن ها در مقابل بیماری شدید، بستری شدن و مرگ کماکان مقاومت کنند، هرچند امکان ابتلای واکسینهها وجود دارد. در مورد درمان های موجود هنوز مطالعات بر روی اومیکرون ادامه دارد.
دکتر فرید عبدالله رئیس مرکز تحقیقات ایدز و سل از بیمارستان پرتوریا در آفریقای جنوبی که مراقبت از ۴۲ بیمار مبتلا به اومیکرون را بر عهده داشته میگوید تعداد کمتری از مبتلایان به نسبت واریانت های قبلی نیازمند اکسیژن شدند (تنها ۳۰٪) و شیوع علائم در زمان پذیرش هم کمی متفاوتتر (از جمله شیوع کمتر علائم تنفسی) و هم خفیف تر از سویههای قبلی بوده و بیماران نیز جوان تر از قبل بودند. از این ۴۲ نفر ۳۲ نفر (حدود ۷۶٪) یا واکسینه نبودند و یا معلوم نبود که واکسن دریافت داشتند. تمامی ۹ نفری که دچار علائم ریوی کووید۱۹ گشته و بستری بودند را غیرواکسینهها تشکیل میدادند، از جمله یک کودک.
گزارشات از سایر مراکز درمانی آفریقای جنوبی نیز حاکی از تجربه مشترک با پرتوریا میباشد و مدت ماندگاری بیماران در بیمارستان نیز کوتاهتر از سابق است. البته مبتلایان آنها نیز جوان تر بوده و ۸۰٪ زیر ۵۰ سال هستند که شاید علتش پوشش بهتر واکسیناسیون در طیف سنی بالای ۵۰ سال در منطقه است. دکتر نتساکیسی مالولکه از بیمارستان پرتوریا میگوید تا تاریخ ۷ دسامبر (۱۶آذر) از ۱۵۱۱ مورد شناسایی شده، ۱۱۳ نفر کودک زیر ۹ سال بودند (۷٪).
نظر دکتر امیلی گرلی، اپیدمیولوژیست دانشگاه جان هاپکینز نیز موافق خفیف تر بودن بیماری ناشی از اومیکرون است، اما هرچند سران دولتها در ابتدای پاندمی کرونا بسیار کند واکنش نشان دادند اما اکنون در مقابل این واریانت خفیف عکس العمل تند و تیزی دارند و محدودیتهای سفر را تشدید نمودند.
هنوز بهترین راه مقابله با پاندمی کرونا و واریانتهای جدیدش همان واکسیناسیون، پوشیدن ماسک، رعایت فاصله اجتماعی، پرهیز از هرگونه تجمع و ضدعفونی دست و سطوح آلوده است.
تستهای روتین تشخیصی همانند آنتی ژن و PCR هنوز می توانند بگویند که شما به یکی از واریانت ها مبتلا هستید ولی برای تعیین نوع واریانت و از جمله اومیکرون نیاز به تست های تخصصی تر است. قانون قرنطینه حداقل ۱۰ تا ۱۴ روزه فعلا برای این واریانت نیز صادق میباشد.
نتیجه میگیریم واریانت جدید احتمالا نوع خفیفی از بیماری را ایجاد مینماید هرچند مطالعات ادامه دارد، لذا بنابر توصیه WHO بهتر است عکس العملی متناسب با آن داشته باشیم و از ایجاد التهاب و تشویش غیرضروری در جامعه خودداری کنیم گرچه توصیههای بهداشتی، تسریع واکسیناسیون و انتظار برای اطلاعات بیشتر ادامه دارد.
طبیعی است که در ایران نیز به زودی اومیکرون را با همان اختلافات جزیی بالینی تجربه کنیم، اما با توجه به گسترش واکسیناسیون و ماهیت خفیفتر این سویه قاعدتا نباید تجربه تلخ پیک پنجم با دلتا را داشته باشیم.
همکاران پزشک به اختلافات جزیی بالینی در تشخیصها که با علائم ریوی کمتر، احساس کوفتگی بیشتر، شیوع کمتر اختلال بویایی/چشایی و سن پایین تر همراه است، توجه داشته باشند. شاید غلبه واریانت اومیکرون بر سایر سویههای قبلی با توجه با خفیف بودن علایم و عوارض آن، پایانی بر وحشت پاندمی کرونا باشد البته به شرطی که بعدا برای آن عارضه جدی گزارش نشود و یا واریانت غلبه کننده بدتری از راه نرسد.
پوشش گسترده و جهانی واکسیناسیون مهمترین عامل پیشگیری از تولید واریانت جدید میباشد و سخن سعدی را اکنون بهتر می فهمیم که:
بنی آدم اعضای یکدیگرند/ که در آفرینش ز یک گوهرند/
چو عضوی به درد آورد روزگار/ دگر عضوها را نماند قرار/
لذا اکنون کشورهای ثروتمند باید همزمان با خود به واکسیناسیون در کشورهای کمتر برخوردار بپردازند.
دکتر حسن رودگری
دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
منابع:
-CDC.gov/7.12.2021 شانزده آذر
-medpagetoday.com/6.12.2021 پانزده آذر
-standard.co.uk/7.12.2021
یکی از سوالاتی که به خصوص برای کادر درمان به دلیل عدم تامین به موقع و کافی اسپوتنیک پیش آمده، امکان تزریق آسترازنکا پس از دوز اول اسپوتنیک است و یا دریافت آسترازنکا بعنوان بوستر (دوز سوم) پس از دو دوز اسپوتنیک میباشد. لذا در اینجا به اطلاعات موجود در مورد استفاده ترکیبی از این دو واکسن میپردازیم.
در مردادماه امسال سرمایه گذار اسپوتنیک (RDIF) اعلام نمود که در یک کارآزمایی بالینی از ترکیب اسپوتنیک در دوز اول با آسترازنکا در دوز دوم، ایمنی بخشی بهتری به دست آمد که با هیچ عارضه خاص و اضافه تری همراه نبود و ابتلای مجدد به کووید۱۹ نیز اتفاق نیفتاد. البته این پژوهش بر روی ۵۰ نفر و در کشور آذربایجان انجام شده بود. این مطالعه نشان داد که در ۱۰۰٪ شرکت کنندگان آنتی بادی بر علیه پروتیین S ویروس ساخته شد، لذا به دنبال آن کمیته اخلاق پزشکی وزارت بهداشت روسیه مجوز کارآزمایی استفاده از این دو واکسن را در ابعاد وسیع تر صادر نمود که نتایج قطعی آن تا پایان امسال انتشار خواهد یافت. پیش از این در کشورهای امارات، بلاروس و آرژانتین هم مجوز مصرف آسترازنکا پس از اسپوتنیک صادر شده بود.
اکنون بحرین اسپوتنیک لایت (با ایمنی بخشی نزدیک به ۸۰٪) را برای افراد بالای ۱۸ سال به عنوان دوز سوم در کنار فایزر در کسانی که آن را پیشتر دریافت کردند، تجویز میکند. امارات نیز اخیرا اسپوتنیک لایت را به عنوان دوز استاندارد و یا بوستر تایید نمود. قابل ذکر است که اسپوتنیک لایت همان دوز اول اسپوتنیک استاندارد با وکتور آدنوویروس Ad26 است.
در خصوص تولید آنتی بادیهای ضد وکتور و خطر کاهش ایمنی ناشی از واکسن به دلیل تخریب دوز دوم به دلیل آشنایی بدن با وکتور، باید گفت که ترکیب آسترازنکا و اسپوتنیک باعث میشود که وکتورهایی کاملا متفاوت معرفی شوند که میتوانند از میزان پدیده anti-vector antibody بکاهند. در دوزهای استاندار اسپوتنیک آدنوویروس های متفاوتی استفاده شده (Ad26 در دوز اول و Ad5 در دوز دوم) و در آسترازنکا نیز از آدنوویروس شامپانزه استفاده شده که بدن انسان با آن آشنا نیست.
پروفسور بودو پلاچر از مدیران انستیتو ویروس شناسی دانشگاه Mainz میگوید تولیدکنندگان معتبر واکسنهای حاوی وکتور همانند آسترازنکا و اسپوتنیک در حال بررسی ترکیب این واکسنها به دلایل مختلف از جمله افزایش ایمنی بخشی و مقابله با پدیده Anti-vector antibody (یا ایمنی ضد وکتور هستند) که حتی دولت بریتانیا نیز در آن سرمایه گذاری نموه که هدف آنها استفاده بهینه از ذخائر واکسن در جهان است، البته دکتر متیو اسنِیپ ویرولوژیست دانشگاه آکسفورد که مدیر این پژوهش است، میگوید دانشگاه در این طرح بیشتر به کاهش اثر ایمنی ضد وکتور علاقمند است، بخصوص برای دوز سوم (بوستر).
پروفسور ایان جونز از دانشگاه ردینگ نیز میگوید برخلاف ژن تراپی، در تولید واکسن از مقادیر جزیی وکتور استفاده میشود که این امر خود کاهنده پدیده ایمنی ضد وکتور است، به علاوه اینکه وکتورها قدرت تکثیر در داخل سلول را نداشته و لذا آنتی بادی ناشی از حضور آنها در بدن و تحریک T-cellها بر علیه آنها چندان قوی نیست.
نتیجه میگیریم هم به لحاظ تئوری و هم از نظر نتایج اولیه پژوهشها و کارآزماییهای بالینی موجود، استفاده از آسترازنکا پس از اسپوتنیک، چه به عنوان دوز دوم و چه بوستر از نظر علمی و عملی توجیه دارد چون نه تنها ایمنی بخشی نسبتا بهتری در کارآزماییها داده، بلکه از اثر Anti-vector antibody نیز میکاهد چون وکتورهایی کاملا متفاوت در وضعیت ترکیب این دو واکسن به بدن معرفی میشود که بالاخص در آسترازنکا که از آدنوویروس نا آشنا شامپانزه استفاده میکند، این امر بارزتر است.
دکتر حسن رودگری
دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
منابع:
-clinicaltrialsarena. com/news/astrazeneca-shot-sputnik-light
-thelancet. com/article/S0140-6736
-fzi.uni-maintz. de
-researchgate. net/39789968
-stx.ox.ac. uk/article/mathew-snape
-reuters. com/world/26.07.2021 & 06.010.2021
-rdif.ru
اخیرا مطالعات نشان داده که حداقل یک سوم بیماران مبتلا به کووید۱۹ در همه سنین و هر دو جنس دچار حداقل یک عارضه طولانی مدت کووید در ۶ ماه پس از بیماری میشوند.
بیشترین عوارض از نوع تنفسی، گوارشی، خستگی و کوفتگی، درد و اضطراب و افسردگی میباشد.
یک مطالعه توسط دانشگاه آکسفورد بر روی حدود ۲۷۰ هزار نفر که مبتلا به کووید۱۹ شده و نجات یافتند نشان داد که چگونه ۹ عارضه در مبتلایان به کووید۱۹ به نسبت آنفلوانزا از ماندگاری طولانی تری برخوردار بوده است و ۳۷٪ آن ها حداقل یکی از عوارض کووید۱۹ را ۳ تا ۶ ماه بعد از بهبود کماکان با خود داشتند. هرچند این عوارض در آنفلوانزا هم دیده میشد اما در کووید۱۹ تا ۱/۵ برابر شیوع و ماندگاری بیشتری در طولانی مدت داشت.
عوارض طولانی مدت در بیماران بستری شده و زنان شایع تر بوده است. در افراد مسنتر و مردان بیشتر عوارض تنفسی و اختلالات روانی از نوع شناختی (cognitive) و در جوانترها و زنان بیشتر سردرد، علائم گوارشی و اضطراب و افسردگی شایعتر بود.
در مجموع سمپتومهای زیر بعنوان عوارض طولانی کووید۱۹ در سایر مطالعات نیز گزارش شده است:
خستگی و کوفتگی شدید (Fatigue)، تنگی نفس، درد و فشار قفسه سینه، اختلالات حافظه و تمرکز، اختلال خواب (Insomnia)، طپش قلب، سرگیجه، گزکز و مورمور در اندام و انگشتان، درد مفاصل، افسردگی و اضطراب، وزوز گوش، دردگوش، تهوع، اسهال، درد معده، کاهش اشتها، تب، سرفه، سردرد، دردگلو، اختلال و یا فقدان بویایی و راش های پوستی.
نتیجه میگیریم که پزشکان این موارد را به بیماران متذکر شوند و یا در صورت رجوع بیماران با چنین سمپتومهایی حتما از سابقه کووید۱۹ و شدت آن بپرسند.
✍️دکتر حسن رودگری
دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
منابع:
-ox.ac.uk/news
-nhs.uk/long-term-effects-of-coronavirus-long-covid
-cdc.gov/coronavirus/2019-ncov/long-term-effects
مطالعات اخیر نشان دادهاند که انواع جهش یافته ویروس کرونا SARS- COV- 2 قدرت سرایت بیشتر و یا فرار از هر دو ایمنی ایجاد شده بوسیله واکسن و ابتلای به بیماری دارند.
در حال حاضر روشهای توالی یابی ژنوم ویروس میتواند به تشخیص انواع جدید و جهش یافته کمک کند ولی این روشها از طریق آزمایشهای معمول تشخیص بیماری کرونا قابل انجام نیست. با توجه به سیاستهای بهداشتی کشورها در مقابله با این بیماری و تشویق مردم به واکسیناسیون، این سوال ایجاد میشود که این واکسنها تا چه مقدار در مقابله با سویههای جدید ویروس جهش یافته تاثیر دارند؟
تاکنون اکثر ارزیابیهای انجام شده بر روی تاثیر واکسن بر سویههای جدید که از طریق اندازهگیری آزمایشگاهی سطح پادتن ها و یا پاسخ ایمنی سلولی و مقایسه آن با سویه اصلی بوده نشان داده که در افراد واکسینه شده ویا مبتلایان قبلی، میزان ابتلا مجدد (تشخیص بالینی یا آزمایشگاهی یا هر دو) واقع شده است.
اگر چه این مطالعات از لحاظ طراحی متفاوت هستند لیکن تجمیع نتایج دالّ بر جلوگیری از شدت بیماری در مراحل مختلف است هرچند در ابتلا به سویه جدید کاهش تاثیر پادتنهای خنثی کننده دیده شده است.
در طی ماههای گذشته و با شیوع همهگیری سویه دلتا در بین افراد واکسینه شده در برخی از کشورها، به این نگرانی دامن زده شد که واکسن در مقابل سویه دلتا تاثیر محدودی دارد و لذا دولتها را برآن داشت تا مردم (حتی واکسینه شدگان کامل) را به استفاده از ماسک در مکانهای دربسته و انجام تست تشخیصی در صورت در معرض قرار گرفتن با بیماران توصیه نماید.
افزایش همهگیریهای را میتوان به سرایت پذیری بالاتر سویه دلتا، گریز آن از ایمنی ایجاد شده بوسیله واکسن و همینطور افزایش تماس افراد واکسینه شده با افراد غیر واکسینه در مکانهای عمومی نسبت داد که موجب افزایش خطر ابتلا گشته است.
بر طبق یافته های منتشر شده تاثیر دو دوز تزریق واکسن آسترازنکا (دوهفته پس از دوز دوم) در مقابل ویروس آلفا ۷۴/۵٪ (هفتادو چهار نیم درصد) میرسید که ۹۰ روز پس از دوز دوم به ۶۱٪ کاهش مییافت. ایمنی بخشی آسترازنکا در مقابل سویه دلتا ۶۷ درصد برآورد میشود. البته دو هفته پس از دوز اول آسترازنکا، این رقم در مقابل دلتا حدودا ۳۴٪ درصد میباشد.
فایزر که در مقابل سویه اولیه آلفا حدود ۹۲٪ ایمنی بخشی داشت در روز های ۳۰ و ۶۰ و ۹۰ بعد از تزریق دوم به ۹۰٪ و ۸۵٪ و ۷۸٪ به ترتیب میرسد. اکنون در مقابل سویه دلتا حدود ۳۴٪ پس از یک دوز و بیش از ۸۰٪ دو هفته پس از دوز دوم ایمنی بخشی دارد و ۹۶٪ از بستری شدن به علت شدت بیماری ناشی از سویه پیشگیری میکند.
مطالعات نشان دادند که دوز سوم این واکسن میتواند تا ۵ برابر آنتی بادی بیشتر در سنين ۱۸ تا ۵۵ و تا ۱۱ برابر آنتی بادی در سنین ۶۵ تا ۸۵ ایجاد نماید.
ایمنی بخشی سایر واکسنها در مقابل سويه دلتا عبارت است از ۶۷٪ برای جانسون و۶۶٪ تا ۹۵٪ برای مادرنا
نتیجه میگیریم که با توجه به اطلاعات محدود در خصوص ایمنی واکسن در مقابل سویههای جدید کماکان باید توصیه های بهداشتی و پیشگیرانه مطابق با رویه گذشته ادامه داد و البته به تزریق واکسن سرعت بخشید. کندی واکسیناسیون در برخی کشورها فرصت بیشتری به ویروس جهت تولید سویه جدید میدهد.
ضمنا توصیه میشود تا مردم واکسیناسیون خود را به امید ظهور واکسنهای نوینتر و موثرتر بر علیه سویههای جدید به تاخیر نیندازند. هرچند برخی از شرکتهای سازنده واکسن تلاش برای تغییرات لازم برای مقابله با سویه های جدید را در دستور کار خود دارند (که از جمله آنها آسترازنکا هست). لذا تا زمان تولید و تایید چنین واکسنهایی و پس از ورود آنها به بازار، تزریق دوز یادآور میتواند در جلوگیری از ابتلا به فرمهای شدید بیماری موثر باشد. تامین دوز یادآور بخصوص برای واکسنهایی با ایمنی بخشی پایبن تر باید از هم اکنون در دستور کار دستگاه های مدیریت واکسیناسیون در کشور قرار گیرد.
مَخلص کلام اینکه به نظر میرسد سویههای جدید ویروس سرایت پذیری بالاتر و یا ایمنی گریزی بیشتر و یا هر دوی این خصوصیات را دارا میباشند و در حال حاضر انجام واکسیناسیون با واکسنهای موجود برای پیشگیری از بیماری شدید، بستری و مرگ و میر امری موثر و حیاتی است.
دکتر علیرضا پاسدار
دانشگاه علوم پزشکی مشهد
دکتر حسن رودگری
دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
منابع:
-MedSynapse
-PMID:34289274
-doi: 10.1038/d41586-021-02261-8
-healthline.com/Yasemin .Sakay/26Aug2021
این روزها همه جا سخن از واریانت لامبدا ویروس کروناست که بار اول در شهریور پارسال از کشور پرو گزارش شد و البته داستانهای بسیاری نیز در موردش گفته میشود که برخی پایه علمی ندارند. سویه لامبدا توسط WHO یک واریانت مورد توجه Variant of interest ارزیابی شده و هنوز در گروه مورد نگرانی قرار نگرفته است اما در صورت گسترش بیشتر ممکن است در گروه نگران کننده قرار گیرد. م
در این واریانت دو جهش G75 V و T76 I در لوپ بین دو Beta-strands آنتی پارالل واقع میشود که در بین سکوئنسهای ۲۴۶ تا ۲۸۰ هستند. به نظر میرسد این دو جهش مسئول پایدارتر شدن گلایکوپروتئین S میشوند و بر روی محل اتصال آنتی بادی های مونوکلونال اختصاصی علیه ویروس اثر مستقیم دارند. از طرفی یک دیلیشن در سکوئنسهای بین ۲۴۶ تا ۲۵۲ در همین لوپ که از مشخصات سویه لامبدا است میتواند باعث تغییرات در سطح ویروس شود که نهایتا باعث کاهش چسبندگی آنتی بادی 4A8 به پروتئین سطح ویروس می گردد و احتمالا همین جهش تا حدی امکان فرار از ایمنی را به این واریانت بدهد. اما در مورد اثر جهش های دیگر همانند L452Q و F400S بر دامین RBD ویروس و چسبندگی آن به رسپتور ACE2 هنوز مستند علمی قوی وجود ندارد و به اثبات نرسیده.
لذا فرار از ایمنی در سویه لامبدا احتمالا یا در اثر یک دیلیشن (جهش حذفی) و کوتاه شدن محل اتصال آنتی بادی در لوپ پروتیین S باشد و یا در اثر تغییر سطح افزایشی گلاکولیزیشن باشد.
در یکمطالعه اخیر نیز کشف شده است که احتمالا دیلیشن کوچک دیگر در N-Terminal Domain واریانت لامبدا به آن قدرت مقاومت در مقابل ضدویروس ها را میدهد که باید بیشتر بررسی شود.
تا دو هفته پیش تعداد واریانت لامبدا در حال افزایش در آمریکای جنوبی و تا حدی USA بوده و تنها ۸ مورد از آن در انگلستان گزارش شد که همگی مسافر بودند، هرچند طبیعتا باید انتظار ورود آن را داشت.
حدس زده میشود که واریانت لامبدا که C.37 نیز خوانده میشود سرایت پذیری بالاتری نسبت به دلتا دارد. البته طبق گزارشات این واریانت در بین واکسینه شدههای شیلی نیز که یکی از سریعترین و بالاترین پوشش های واکسیناسیون را داراست، در حال افزایش میباشد و اکنون ۸۱٪ موارد جدید را تشکیل میدهد. البته محققین معتقدند عدم رعایت پروتکلهای بهداشتی پس از دریافت دوز اول باعث این افزایش موارد جدید در واکسینه شدهها بود و برخی نیز نوع واکسن و قدرت پایینتر آن را مقصر می دانند. شیلی بیشتر از سینووک چینی استفاده نموده.
محققین دانشکده پزشکی دانشگاه نیویورک تحقیقی بر روی اثر واکسن بر سویه لامبدا انجام دادند و دریافتند که واکسنهای mRNA رایج در آمریکا شامل فایزر و مادرنا قدرت خنثی سازی واریانت لامبدا را دارند و مونوکلونال آنتی بادیها نیز هنوز بر آن موثرند هرچند این سویه به درجاتی از هر دو فرار میکند اما واکسن و مونوکلونال آنتی بادی هنوز موثرند. نتایج آنها نشان داد که لامبدا ممکن است تا دو برابر سرایت پذیری بیشتری از دلتا داشته باشد که احتمالا مربوط به جهش L452Q آن است ولی نیاز به بررسی بیشتر دارد.
هنوز رسما هیچ منبع معتبری اعلام ننموده که سویه لامبدا از لحاظ علائم بالینی از سایر واریانت های رایج متفاوت باشد که برای همه سویههای کرونا فعلا همان تب با حس حرارت روی سینه و پشت، سرفه جدید و مستمر که بیش از یک ساعت طول بکشدو یا دو یا سه اپیزود حمله سرفه در روز باشد و از دست رفتن بویایی و چشایی و یا پاروسمیا میباشد.
نتیجه میگیریم فعلا به اخبار نگران کننده از منابع غیر علمی در مورد سویه لامبدا و یا هر خبر دیگری که از رسانههای زرد منتشر میشود توجه نکنیم ولی از تجربه کشور شیلی درس گرفته و پروتکلهای بهداشتی را کما فی السابق در بین دریافت دوزهای واکسن کاملا رعایت کنیم. برای واکسینه شده ها در زمان حضور در مجامع و اماکن عمومی هیچ تخفیفی در رعایت پروتکلهای بهداشتی مثل پوشیدن ماسک، رعایت فاصله ۱/۵ تا ۲ متر و شستن دستها با الکل وجود ندارد.
ضمنا ستاد ملی کرونا و وزارت بهداشت نیز سریعا نسبتا به تامین واکسن های معتبر چه خارجی و چه داخلی که در تحقیقات اثر آنها بر سویه های مختلف ویروس کرونا اثبات شده باشد، تعجیل نمایند.
دکتر حسن رودگری
دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
منابع:
- S. Pascarella et al. Cutting epitopes to survive. BioRxiv.14.08.2021
- T. Tada et al. BioRxiv.02.07.2021
- BJM 2021; 373:n1023
- news-medical.net.20.08.2021
رمدسیویر Remdesivir یک داروی وریدی است که به RNA polymerase باند شده و تکثیر RNA ویروس را مهار مینماید. این دارو مجوز FDA داشته و در بیمارستان قابل تزریق به بیماران بالای ۱۲ سال با وزن بیش از ۴۰ کیلو است هرچند مجوز اضطراری برای کودکان زیر ۱۲ سال نیز دارد. البته در هیچ کارآزمایی بالینی اثر آن اثبات نشده و مطالعات جدیدتر نیز به نفع آن نیست، اما همراه با دگزامتازون برای کووید۱۹ در برخی گایدلاینها مصرف میشود.
دستورالعمل مصرف رمدسیویر در صورت نیاز بر اساس شدت بیماری:
۱) بستری بدون نیاز به اکسیژن: اول استفاده از دگزامتازون یا سایر کورتون ها/ در این مورد دیتای کافی برای رد یا تایید اثرگذاری رمدسیویر وجود ندارد/ اما برای بیماران با احتمال پیشرفت بیماری همانند بیماریهای زمینهایی، شاید استفاده گردد.
۲) بستری و نیازمند به اکسیژن: رمدسیویر برای موارد نیاز به اکسیژن کم/ یا دگزامتازون و رمدسیویر برای موارد افزایش نیاز به اکسیژن / یا فقط دگزامتازون اگر امکان استفاده همزمان از رمدسیویر نباشد.
۳) بستری و نیازمند اکسیژن از طریق دستگاه high flow یا ونتیلاسیون غیرتهاجمی: استفاده از دگزامتازون/ و یا ترکیب دگزامتازون و رمدسیویر. اگر بیمار اخیرا بستری شده و سطح نیاز به اکسیژن سریعا بالا رفته و شاخص های التهابی بالاست میتوان Baricitinib یا Tocilizumab را به یکی از دو حالت فوق اضافه نمود.
۴) بستری و نیازمند ونتیلاسیون مکانیکال تهاجمی یا اِکمو: دگزامتازون برای اکثر موارد. اگر اخیرا در ICU پذیرش شده دگزامتازون و Tocilizumab.
البته در موارد فوق از نظر پشتوانه پژوهشی دگزامتازون در کارآزمایی های بالینی نتایج تایید شدهایی نسبت به رمدسیویر داده است.
رمدسیویر میتواند عوارض گوارشی همانند تهوع داشته و سطح ترانس آمینازها و پروترومبین تایم را بالا ببرد و یا حساسیت بدهد و در ۱۱-۶٪ موارد نارسایی تنفسی و در ۷٪ هایپوکالمی بدهد. لذا آزمایشات آنزیمهای کبدی و Ptt پیش از درمان لازم است و اگر ALT ده برابر از حد نرمال بالاترست رمدسیویر قطع شود. ضمنا در نارسایی های کلیوی با میزان estimated GFR زیر ۳۰ بهتر است رمدسیویر استفاده نشود. در ضمن تجویز کلرکین و یا هیدورکسی کلرکین می تواند از اثر رمدسیویر بکاهد. همچنین در یکمطالعه بر روی ۸۶ زن باردار، رمدسیویر عارضه سختی نداد.
جالب این که علیرغم فواید احتمالی که قبلا برای رمدسیویر قائل بودند اما مطالعه جدیدتری که بر روی ۷۴۵۲ بیمار بستری که ۳۸۸۶ نفر آنها با سن متوسط ۵۹ سال رمدسیویر دریافت کرده بودند، نشان داد که رمدسیویر تقریبا بر کاهش میزان مرگ و میر در بستریها، ظرف ۲۸ روز بی اثر و یا کم اثر بوده و نتوانست مدت زمان اتصال بیمار به ونتیلاسیون مکانیکال را کم کند و در عین حال در کاهش نیاز به اکسیژن نیز عملکرد مبهمی داشته است.
نتایج یک پژوهش در جولای ۲۰۲۱ توسط دکتر Ohl نیز نشان داد که ۱۲/۲٪ از مبتلایان دریافت کننده رمدسیویر در قبال ۱۰/۶٪ از دریافت کنندگان دارونما ظرف ۳۰ روز فوت کردند که حاکی از عدم وجود اختلاف معنادار و تقریبا بی اثر بودن رمدسیویر است. دکتر Ohl معتقد است اگر دلیل دیگری برای بستری شدن بیمار وجود ندارد نباید وی را بخاطر دریافت رمدسیویر بستری نمود.
نتیجه میگیریم در حالیکه رمدسیویر اثر مبهمی بر درمان کووید۱۹ دارد، پس چرا در ایران در حد وسیع و بدون رعایت گایدلاین و با تحمیل هزینه های سنگین و سرگردانی بیمار، تجویز میشود و متاسفانه نظارت درستی وجود ندارد و گاهی با ارقام نجومی در بازارسیاه خرید و فروش میشود. تجویز در این سطح گسترده و بدون رعایت گایدلاین میتواند خطای پزشکی محسوب شود و در صورت عارضه پزشک ضامن است.
البته هزینه تامین این دارو در چنین سطح وسیعی میتوانست برای تامین واکسن و یا سایر تجهیزات ضروری در درمان کووید۱۹ صرف شود. وقتش رسیده تا دستگاه های نظارتی در شفاف سازی وضعیت رمدسیویر ورود نمایند و برای تجویز آن محدودیت شدید گذاشته شود و مثلا فقط متخصصین داخلی، عفونی و طب اورژانس مستقر در بیمارستان ها با رعایت گایدلاین بتوانند دستور تجویز بدهند.
نتایج پژوهش ها نشان میدهد برای موارد بستری اثر دگزامتازون بسیار معتبرترست و بعید نیست در موارد بهبودی پس از تجویز رمدسیویر این دگزامتازون همراه بوده که موجب اثر گشته است.
دکتر حسن رودگری
دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
منابع:
-Ansems et al. Cochrane library/05Aug2021
-medscape. com/viewarticle/954888
-Beigel et al. NEJM.
2020;383:1813
-covid19treatmentguidelines.nih.gov
این روزها به دلایل مختلف از جمله سختی تامین واکسن، خُلف وعده تولیدکنندگان و همچنین دلایل علمی همانند افزایش اثربخشی و یا پرهیز از عوارض بحث ترکیب واکسنها که معروف به Mix & Matc (M&M) است، شایع و داغ میباشد و پژوهش های بسیاری در دست اجرا میباشند. برخی از کشورها هم به دلیل گرفتاری در تامین واکسن پیش از انتشار نتایج قطعی این پژوهشها تصمیم به M&M گرفتند. طبق گزارش WHO از ۸۰ کشوری که از سبد کووکس استفاده میکنند، ۴۰ کشور در معرض خالی شدن سبد خود میباشند.
کشورهای بوتان، کانادا (آسترازنکا و واکسنmRNA)، چین (واکین Cansino پس از ویروس غیرفعال)، اندونزی (یک بوستر دیگر بعد از دو دوز سینوواک)، ایتالیا (واکسن متفاوت بعد از آسترازنکا)، روسیه (تحقیق بد ترکیب آسترازنکا و اسپوتنیک را شروع ولی آن را متوقف نمود)، کره جنوبی ( ترکیب آسترازنکا و فایزر چون پی بردند انتی بادی خنثیکننده ۶ برابر در نقایسه با دو دوز آسترانکاست و فایزر بعد آسترازنکا ایمنی سلولی بهتری میدهد ولی آسترلزنکا پس از فایزر انتی بادی بالاتر میدهد)، تایلند (آسترازنکا پس از سینوواک) و ویتنام (فایزر پس از آسترازنکا) پیشاپیش طرح M&M را آغاز کردند.
ابوطبی نیز تصمیم گرفت یک دوز فایزر بعنوان دوز سوم به آنهایی که دو دوز سینوفارم گرفتند بدهد. یک مطالعه اسپانیایی نیز از سطح ایمنی بهتر و طولانی تر در نتیجه ترکیب آسترازنکا و فایزر سخن گفته است. در المان نیز آنگلا مرکل پس از آسترازنکا برای دوز دوم مادرنا گرفته است.
اکنون سوال اصلی این است که ترکیب واکسن کمپانیهای مختلف تا چه حد مطمئن است؟
هر چند استفاده از ترکیب واکسنها در شرایط کمبود واکسن وسوسه انگیز و گاهی کارگشاست اما از نظر علمی هنوز نیاز به اطلاعات معتبر بیشتری میباشد تا در مورد safe بودن آنها نظر داد.
برخی میگویند ترکیب دو واکسن mRNA متفاوت میتواند safe بوده و ایمنی بر علیه بخشهای مختلف پروتیین اسپایک بدهد اما با این که این دو از یک پلتفرم هستند، هنوز دیتا برای آنها نیز کم است.
محققین دوبی هم پی بردند که ترکیب دو واکسن مختلف برخی عوارض مثل تب و بدن درد را شایعتر و شدیدتر میکند. نتایج یک تحقیق اروپای شرقی نیز بر روی ترکیب آسترازنکا و اسپوتنیک (که هر دو پلتفرم مبتنی وکتور دارند) و بهبود عمل آنها در ترکیب باهم به زودی منتشر میشود.
برخی اعتقاد دارند جهش و تولید واریانتهای جدید باعث میشود تزریق یک واکسن مشابه در دو دوز که بخش خاص و مشابهی از ویروس را هدف میگیرند، کم اثر شود در حالیکه به کار بردن دو واکسن متفاوت که بخشهای مختلف ویروس را هدف گرفتند، محتملاً ایمنی موثرتری در مقابل واریانت ها میدهد.
در حالیکه اثرگذاری ترکیب واکسنهای مختلف تقریبا در نتیجه اولیه مطالعات اثبات شده، محققین تاکید دارند بهتر است فقط بر روی افزایش اثرپذیری متمرکز نشویم و احتمال عوارض متفاوت و یا بدتر را هم مورد بررسی قرار دهیم. اخیرا طرح بزرگ دانشگاه آکسفورد به نام Com Cov Trial کشف کرد که ترکیب آسترازنکا و فایزر باعث عوارض بیشتری مثل تب، بدن درد، لرز، سردرد و درد مفاصل و عضلات میشود. هرچند هیچکدام از این افراد بستری نشدند اما تحقیق فقط بالای ۵۰ ساله ها را لحاظ نمود و ممکن است جوانترها عوارض شدیدتر داشته باشند.
از طرفی برخی معتقدند که استفاده از واکسنهایی که هر دو دوز آنها کاملا شبیه هم هستند (همانند آسترازنکا و یا سینوفارم) موجب میشود که بدن با ماده ویروسی کاملا مشابهی در دو دوز برخورد کرده و عکس العمل خفیفتر از انتظاری در دوز دوم بروز دهند، بنابرین دادن یک واکسن متفاوت در دوز دوم ممکن است ایمنی بهتر و قوی تری را تحریک کند هرچند عوارضی مثل تب، سردرد و بدن درد بیشتر می شود ولی این عوارض قابل کنترل هستند.
نتیجه میگیریم با انتشار نتایج تحقیقاتی که در جریان هستند، احتمالا بزودی ترکیب واکسنها در دستور کار واکسیناسیون قرار میگیرد اما اینها بر اساس پژوهشهای شفاف بر روی واکسنهای کاملا شناخته شده می باشند، لذا اکنون سوال اینجاست که آیا هیچ تحقیقی بر روی واکسنهای داخلی و ترکیب آنها با هم دیگر و یا با واکسنهای وارداتی در دست انجام است؟ ضمنا بیشترین تحقیقات خارجی بر روی ترکیب واکسن های mRNA مثل فایزر و مدرنا با سایر واکسنها همانند آسترازنکا و J&J بوده که در ایران وجود ندارند. سوال بعدی اینکه
آيا تحقيقى در خصوص دوز بوستر سوم جهت واكسن چينى سينوفارم در دست بررسى است؟
دکتر حسن رودگری
دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
منابع:
- xinxue et al. Lancet/preprint
- Hillus et al. medRxiv/preprint
- MEDPAGETODAY/ 22.07.2021
- CNBC/Health&Science/ 27.07.2021