در تاریخ ۴ اردیبهشت BMJ نتایج بسیار جالبی از واکسیناسیون در انگلستان که آغازگر این امر در جهان بود را انتشار داد که از افت ۶۵٪ در بروز موارد جدید کووید۱۹ با همان تزریق دوز اول خبر میدهد.
این تحقیق که توسط دانشگاه آکسفورد صورت پذیرفته و بصورت کوهورت کماکان در جریان است، با بررسی تدریجا مواردی محدودی از نتایج دوز دوم را که خبر از افت ۷۰٪ در تعداد بیماران جدید است لحاظ میکند، هرچند دریافتکنندگان دوز دوم هنوز کم هستند و این رقم بزودی بالاتر خواهد رفت.
این تحقیق نشان داد که میزان ایمنی بخشی در بین بالا و زیر ۷۵ سال تقریبا مشابه بوده و ضمنا بین آسترازنکا و فایزر از نظر ایمنی بخشی برای همه سنین نهایتا فرق چندانی نبوده است.
تمامی دریافتکنندگان واکسن، سطحی از ایمنی را بروز دادند هرچند ۵٪ از آنها سطح پایینی از ایمنی نشان دادند که باید منتظر نتایج دوز دوم بر آنها بود.
این مطالعه نشان داد که ۲۱ روز پس از تزریق دوز اول آسترازنکا و فایزر، میزان بروز ابتلای جدید در سطح اجتماع با سقوط ۶۵٪ همراه بوده است. البته ۷۲٪ در تعداد انواع علامت دار و ۵۷٪ نیز در انواع بدون علامت کاهش ابتلا گزارش شد که این آمار با تنها تزریق یک دوز یعنی نویدبخش بودن واکسن در مهار اپیدمی کووید۱۹.
نکته امیدبخش دیگر اثر خوب هر دو واکسن بر روی سوش انگلیسی (B.1.1.7) است.
پروفسور کوئن پاوولز محقق ارشد دانشگاه اکسفورد میگوید: حفاظت ناشی از تنها یک دوز از واکسنها بر علیه کووید۱۹ نشان میدهد که بهتر است فاصله بین دو دوز را به ۱۲ هفته افزایش دهیم تا پوشش اولیه حداکثری را از واکسیناسیون به دست آورده و میزان بستری و فوت را کم کنیم. وی افزود درصد پایین تر موفقیت بر علیه نوع بدون علامت (۵۷٪) در مقایسه با علامتدار (۷۲٪) شاید هشداری است برای در نظر داشتن احتمال بیماری مجدد در افراد واکسینه شده و همچنین احتمال سرایت بیماری از واکسینه شدههایی که مجددا مبتلا شدند (عمدتا بدون علامت) به سایرین، هرچند این امر ناشایع باشد.
درهمین راستا مطالعات مشابه دیگری نیز منتشر شده که بر روی تغییرات سطح آنتیبادی پس از تزریق دوز اول آسترازنکا و فایزر بود، البته تعدادی هم که دوز دوم را بین ۲۱ تا ۴۲ روز دریافت کردند در کنار آن لحاظ گردیدند. حجم نمونه این مطالعه ۴۵۹۶۵ نفر بوده است و نشان داد در بین کسانی که قبلا مبتلا به کووید۱۹ نشده بودند، پس از دوز اول پاسخ ایمنی ناشی از واکسن کمتر بوده، بخصوص در افراد مسنتر (اخصاً در بالای ۶۰ سال) کمتر بود.
البته تزریق دو دوز فایزر سطح آنتیبادی بالایی در تمام سنین ایجاد نمود بخصوص در افراد مسن که تقریبا مشابه سطح آنتیبادی پس از دوز اول در افراد با سابقه ابتلای به بیماری کووید۱۹ بود.
افزایش سطح افزایش آنتی بادی پس از دوز اول در فایزر سریعتر و بالاتر از آسترازنکا بود، هرچند در ادامه افت سطح آنتی بادی ها پس از تزریق اول در فایزر سریعتر از آسترازنکا بود و نهایتا هر دو به یک سطح میرسیدند (بخصوص در افراد مسنتر).
نکته مهم دیگر اینکه هرچند سطح پاسخ آنتیبادیها به درجاتی در گروه های مختلف مردم متفاوت بود اما کسی نبود که اصلا پاسخ ایمنی نداده باشد.
پروفسور سارا واکر، اپیدمیولوژیست ارشد دانشگاه اکسفورد میگوید: ما هنوز دقیقا نمیدانیم چه حجمی از پاسخ آنتیبادی و برای چه مدت لازم داریم تا مردم در مقابل کووید۱۹ برای زمان طولانی long-term ایمن بشوند، اما در طول سالی که در پیش است اطلاعات حاصل از این تحقیق بزرگ ما را راهنمایی خواهد کرد.
نتیجه میگیرم ظاهرا واکسیناسیون تنها راه برگشت سریعتر به زندگی نرمال است لذا کشورهایی که واکسیناسیون کندتری دارند منتظر معجزه نباشند و بجای آن سبدی از واکسنهای معتبر که تحقیقات گسترده توسط مراکز معتبر در جهان بر روی آنها انجام میشود، برای مردمشان مهیا کنند. نتیجه بعدی اینکه فایزر و آسترازنکا تقریبا با هم برابرند هرچند ما در ایران فقط به یکی از آنها دسترسی داریم، لذا ضمن آگاهی از عوارض احتمالی همه واکسنها باید بدون وقفه در تصمیمگیری با تزریق واکسنی که در دسترس است برای ایمنسازی خود و عزیزان تعلل نکنیم.
امیدواریم اکنون که ایران واکسیناسیون را هرچند به کندی آغاز نموده، اما نهادهای مسئول تحقیقات و مطالعات و کوهورتهای پرسپکتیو و رتروسپکتیو بر روی میزان اثر و یا عوارض واکسنها را آغاز نموده باشند و ما تنها تزریقکننده صرف نباشیم و بتوانیم بر اساس دیتای محلی خود تصمیمات بعد را اتخاذ نماییم.
دکتر حسن رودگری
دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
منابع:
-BMJ 2021; 473:n1068
-MedRxiv 23.04.2021, Jia Wei et al.
-MedRxiv 23.04.2021, Emma Pritchard et al